رستماز شاهنومه رفت
تا همینجا یک عذرخواهی به خواننده محترم بابت مقایسه شاهنامه، اثر جاودانه فردوسی بزرگ، با شبکه سوم سیما، بلکه کل سازمان صدا و سیما، بدهکارم. همینقدر بگویم که در مثل، مناقشه نیست. اما بعد… حذف عادل فردوسی پور از “جلوی دوربین” رقم خورد. از بنایی که خودش از هیچ ساخته بود، بیرونش کردند. نه اینکه
تا همینجا یک عذرخواهی به خواننده محترم بابت مقایسه شاهنامه، اثر جاودانه فردوسی بزرگ، با شبکه سوم سیما، بلکه کل سازمان صدا و سیما، بدهکارم. همینقدر بگویم که در مثل، مناقشه نیست. اما بعد…
حذف عادل فردوسی پور از “جلوی دوربین” رقم خورد. از بنایی که خودش از هیچ ساخته بود، بیرونش کردند. نه اینکه ایده اولیه اش اوریجینال بود، که نبود. اما نمونه مثال زدنی بومی سازی یک موجودیت غیر بومی در ایران بود و تا همیشه خواهد ماند. نه اینکه برنامه اش بی عیب و ایراد بود، که نبود. اما یکی از کم ایراد ترین محصولات آن سازمان پهن پیکر بود. فیلی که عموما موش میزایید و میزاید. نه اینکه خط شکن همه تابوهای فوتبال ایران بود، که نبود. اما همان خطوط قرمز من درآوردی موجود را که شکست، در برابر انفعال محض و اطاعت بی چون و چرای همتایانش، ستایش برانگیز بود.
مدتها بود که برنامه ۹۰، به دلایلی قابل بحث، آن کشش لازم را به نسبت دو سه سال پیش ترش نداشت. اما همین پیکر نیمه جان، مظهر زندگانی بود، نه تنها در حوزه برنامه سازی ورزشی صدا و سیما، بلکه در کل حوزه رسانه، چه مکتوب، چه دیداری و چه شنیداری. در زمانه ای که تیغ احتیاط، به لوگوی باشگاهها رسیده بود، تا مبادا عرش از لغزش انسان خطاکار بلغزد، ۹۰ به شیوه ای کاملا انسانی، یک پدیده کاملا انسانی را نشان انسانها میداد. همین و بس. شاید همین به رسمیت نشناختن آن تیغهای احتیاط بود که تیغی شد بر گلوی فردوسی پور. وگرنه سریالهای فاخر ساخته همان صدا و سیما، لابلای شخصیتهای مثبت الصاقی اش، کسانی را نشان داده که موهایی به مراتب بلندتر از موهای کارلس پویول داشتند.
گفتگو درباره ۹۰ و عادل فردوسی پور، بسیار است. چه موافق و چه منتقد. اما یکبار دیگر نکته ای اثبات شد. سازمان صداو سیما، از تلاش بی دریغش برای خودزنی، نه درس میگیرد و نه دست میکشد. و اینچنین است که یکی از مهمترین برندهای برنامه سازیش را به پرتگاه نابودی میکشاند و عاشق برنامه های خنثی، مجیزگو، غیر رقابتی و سست باقی میماند. حالا باید ماند و دید، که با ریزش میلیونی مشتریان ستاره مربعش در ۹۰ چه خواهد کرد؟ هرچند بودجه کلان از جای دیگر میرسد و دغدغه ای برای کار مولد نیست.
تکرار میکنم که در مثل مناقشه نیست. اما عادل فردوسی پور، انگار که رستم بود برای شاهنامه تلویزیون. شاهنامه را بدون رستم تصور کنید، تا ببینید که اخرش خوش هست یا نه؟
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰